حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

(18) خبر تولد علی(ع) برای راهب

مثرم راهب که دستان آن قبلا اشاره شد خبر تولد على (علیه السلام ) را به ابوطالب داده بود و گفته بود که سلام مرا به آن تازه مولود کعبه برسان بعد از تولد على (علیه السلام ) در همان ساعات اول تولد رو به پدر کرد و گفت : اکنون نزد مثرم برو و او را بشارت ده ...حضرت ابوطالب از مکه راهى سرزمین شام شد تا در کوه لکام  در غارى که قبلا محل آن معین شده بود مثرم را از ولادت على (علیه السلام ) مطلع کند.لذا در روزهاى بعد از ولادت على (علیه السلام ) ناگهان ابوطالب (علیه السلام ) چهل روز از چشم مردم غایب شد و راهى شام شد.هنگامى که به کوه لکام رسید و وارد غار شد مشاهده کرد که مثرم از دنیا رفته و جسد او در رو انداز روزانه اش پیچیده شده و بسوى قبله قرار داده شده است . و هم چنین او دو مار سیاه و سفید را دید که کنار بدن او از آن مواظبت مى کنند مارها همین که حضرت را دیدند، در غار پنهان شدند. حضرت ابوطالب(علیه السلام ) مقابل جنازه مثرم قرار گرفت و گفت : سلام بر تو اى ولى خدا.ناگهان خداوند مثرم را زنده کرد او به پا خاست در حالیکه دست بر صورت خود مى کشید و مى گفت :اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و ان محمدا عبده و رسوله و ان علیا ولى الله و الامام بعد نبى الله
حضرت ابوطالب به مثرم گفت : بشارت ده که على در زمین ظاهر گشته است !مثرم پرسید: علامت آن شبى که بدنیا آمد چه بود؟ حضرت ابوطالب (علیه السلام ) تمام ماجراهاى پیش آمده را براى مثرم بازگو کرد، تا آنجا که گفت : على (علیه السلام ) به سخن آمد و به من گفت : نزد تو بیایم و تو را بشارت دهم و آنچه دیده ام برایت بازگو کنم .مثرم گریه کرد و سپس سجده شکر بجا آورد و بعد از آن دراز کشید و خوابید و گفت : رو انداز را روى من قرار بده ؛ ابوطالب روانداز او را انداخت و متوجه شد او از دنیا رفته است ابوطالب (علیه السلام ) سه روز در آنجا ماند و هر چه با مثرم سخن گفت : پاسخى نشنید.اینجا بود که بار دیگر دو مار بیرون آمدند و به او گفتند: سلام بر تو اى ابوطالب (علیه السلام ) حضرت هم جواب آنها را داد. سپس به او گفتند: نزد ولى خدا باز گرد که تو از دیگران سزاوارتر به حفظ و نگهدارى او هستى .حضرت به آن دو مار گفت : شما کیستید؟ آنها گفتند: ما عمل صالح او هستیم که خداوند ما را از نیکیهاى اعمالش خلق کرده و تا روز قیامت در اینجا از او محافظت مى کنیم و روز قیامت یکى از ما پیش روى او و دیگرى از پشت سرش او را به بهشت هدایت مى کنیم .پس از این ماجرا حضرت ابوطالب (علیه السلام ) از شام به مکه بازگشت و این سفر چهل روز به طول انجامید.

نظرات 1 + ارسال نظر
کشاورز سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:03 ب.ظ http://heiateemamali.blogfa.com

وبلاگ تون عالیه به وبلاگ من هم سربزنید منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد