حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

(54) نگین پادشاهی

مطابق روایات متواتر که از طریق شیعه و سنى ، نقل شده این آیه  در شاءن امیر مؤ منان (علیه السلام ) نازل شده و دلیل ولایت و رهبرى على (علیه السلام ) بعد از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم است و این آیه هنگامى نازل شد که على (علیه السلام ) در مسجد مشغول نماز بود آنگاه فقیرى به مسجد آمد و از حاضرین در مسجد تقاضاى کمک کرد، کسى چیزى به او نداد، حضرت على (علیه السلام ) در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راستش اشاره کرد، سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست على (علیه السلام ) بیرون آورد، به این ترتیب آن حضرت در رکوع نماز، انگشترش را به عنوان زکات (صدقه مستحبى ) به فقیر داد، و آیه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکوة و هم راکعون در ستایش امام على (علیه السلام ) نازل شد.
در تاریخ آمده ، این انگشتر یکى از مشرکان بنام مروان بن طوق بوده ، امام على (علیه السلام ) هنگامى که در جنگ ، بر او پیروز شد و او را به هلاکت رسانید انگشتر او را به عنوان غنائم جنگى از دست او بیرون آورد، و به حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آورد، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دستور داد تا على (علیه السلام ) از میان غنائم ، آن انگشتر را براى خود بردارد.

برو اى گداى مسکین در خانه على زن

که نگین پادشاهى دهد از کرم ، گدا را

                                                                                         

                                                      

(53) بهترین افراد کیست؟

از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم سؤ ال کردند: یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم بهترین افراد کیست ؟
حضرت فرمود: بهترین آنها، و پرهیزگارترین آنها، و با فضیلت ترین آنها و نزدیکترین آنها به بهشت کسى است که به من نزدیکتر بوده و پرهیزگارتر و نزدیکتر به من نیست مگر على بن ابیطالب.

(52) خانواده ای باایمان

امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مشغول نماز بود و على (علیه السلام ) نیز به آن حضرت اقتداء کرده بود ابوطالب در حالى از کنار آنها مى گذشت که پسرش جعفر نیز همراهش بود.ابوطالب (علیه السلام ) به جعفر گفت : پسر جانم برو، و به عموزاده ات (پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم ) اقتدا کن ، جعفر نیز به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم اقتدا کرد.ابوطالب شاد شد و در حالى که برمى گشت این شعر را مى گفت .

ان علیا جعفرا ثقتى

عند مسلم الزمان و الکرب

والله لا اخذل النبى و لا

یخذله من نبى ذوحسب

لا تخذ لا وانصرا ابن عمکما

اخى لا مى من بینهم و ابى

على و جعفر من ؛ پشت و پناهنده اند به وقت سختى ؛ و شدت
من پیغمبر را خوار و بى کس نمى سازم که فرزندم مرد با همتى است
شما دست از محمد برندارید (على و جعفر)...

                              

(50) ولیمه ابوطالب در تولد علی (ع)

در روز سوم از ولادت على (علیه السلام ) حضرت ابوطالب (علیه السلام ) اعلام عمومى کرد و گفت : همه در ولیمه پسرم على بیایید.براى این سفره سیصد شتر و هزار راءس گاو و گوسفند قربانى شد و ولیمه عظیمى به پا شد آنگاه که سفره ها چیده مى شود حضرت ابوطالب اعلام کرد که : اى مردم ! هر کسى براى ولیمه پسرم على مى آید، هفت بار گرد کعبه طواف کند و وقتى وارد خانه من شد بر فرزندم على سلام کند، چرا که خداوند این فرزند را شرافت خاصى داده است
مردم نیز طبق دستور آن حضرت طواف مى کردند و سپس به خانه او مى آمدند و بر تازه مولود سلام مى کردند و بر سر سفره ها مى نشستند و از ولیمه مولود کعبه تبرک مى جستند.

(49) مؤمنین بوسیله تو رستگار شوند.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید وقتى على (علیه السلام ) را در بغل گرفتم على بن ابیطالب شروع به خواندن همان قرآنى نمود که خداوند بعدها بر من نازل کرد... امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه را صاف نمود و از اول سوره مؤ منین شروع به خواندن کرد تا آیه 11 آن سوره ؛ بعد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم خطاب به على (علیه السلام ) فرمود:قد افلحوابک ، انت والله امیرهم ، تمیرهم من علمک فیمتارون ، و انت دلیلهم و بک تهیدون ...؛ مومنان به وسیله تو رستگار شوند. بخدا قسم تو امیر آنها هستى . از علوم خود به مؤ منان توشه مى دهى و آنان استفاده مى برند.به خدا قسم تو راهنماى مؤ منان هستى ، و بوسیله تو هدایت مى شوند. بخدا قسم تو جانشین و وزیر و داماد منى . تو یاور دین من و اداکننده قرضهاى من و همسرم دخترم و پدر دو نوه ام و خلیفه من در امتم هستى . خوشا به حال کسى که تابع تو باشد و تو را دوست بدارد، و واى بر کسى که عصیان تو را نماید و با تو دشمنى کند.به خدا قسم دوست نمى دارد تو را مگر سعادتمند و دشمن نمى دارد. تو را مگر شقاوتمند.

(48) جلوه ای نورانی بر آسمان

وقتى على (علیه السلام ) بدنیا آمد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه بنت اسد فرمود: اى فاطمه نزد حمزه برو و او را به این تازه مولود بشارت ده ، فاطمه رفت و به او خبر داد وقتى بازگشت مشاهده کرد که نورى از وجود مقدس امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) به سوى آسمان بالا مى رود.فرداى ولادت نیز دوباره پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، به دیار تازه مولود آمد. تا چشم على (علیه السلام ) به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم افتاد به حضرت سلام کرد و به روى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خندید و اشاره کرد که مرا در آغوش بگیر، و مانند روز گذشته به من آب گوارا بنوشان .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم او را در آغوش گرفت آنگاه فاطمه بنت اسد گفت : به خدا سوگند؛ او را مى شناسد.

(47) نامگذاری نوزاد کعبه

چنانچه در داستان هاى قبلى اشاره شد نامگذارى حضرت على (علیه السلام ) توسط درخواست ابوطالب (علیه السلام ) و مادرش در بیرون مکه انجام شد که خداوند لوح سبزى را از آسمان فرستاد و به این وسیله به نام على نامگذارى شد.این لوح سبزى که از آسمان توسط ابرى براى حضرت ابوطالب آورده شده بود را در کعبه آویختند تا نسلهاى آینده على (علیه السلام ) را بهتر بشناسند و از ساعات اول حیات او مقام عظیمش را درک کنند.این لوح همچنان در خانه خدا بود و کسى جراءت دست زدن به آن را پیدا نکرد تا زمانى که هشام بن عبدالملک آن را از جایش برداشت و دیگر کسى از سرنوشت آن لوح سبز اطلاعى پیدا نکرد.

(46) قرائت کتب انبیاء (ع) توسط على (ع)

در حالى که نوزاد کعبه در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت کرد و پرسید: یا رسول الله بخوانم ؟! حضرت فرمود: بخوان آنگاه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه خود را صاف کرد و شروع به خواندن کتب انبیاى گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم (علیه السلام ) که به دست پسرش شیث نگهدارى شده بود آغاز کرد و آنها را چنان خواند که اگر حضرت شیث (علیه السلام ) حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) آنها را از او بهتر مى داند، سپس صحف حضرت نوح (علیه السلام ) و بعد صحف حضرت ابراهیم (علیه السلام ) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسى (علیه السلام ) را خواند سپس زبور حضرت داود (علیه السلام ) را طورى خواند که اگر آن حضرت حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) زبور را بهتر از او مى داند. و سپس انجیل را خواند.

(45) دیدار پیامبر (ص) با على (ع ) در تولد

قبل از هر کسى ، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و ابوطالب (علیه السلام ) طبق پیام الهى زمان خروج فاطمه را از کعبه مى دانستند لذا قبل از همه کنار کعبه حاضر بودند. پس از سخنان فاطمه براى مردم حضرت ابوطالب (علیه السلام ) به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پیش آمدند. فاطمه برایشان آنچه که در کعبه اتفاق افتاده بود شرح داد و فضیلتى را که خداوند به او و فرزندش ارزانى داشته را بیان کرد. و مردمى که گوش مى کردند غرق در حیرت بودند.ابوطالب (علیه السلام ) بسیار خوشحال بود. و در نگاه اول على (علیه السلام ) به پدر خود گفت : السلام علیک یا ابه و رحمة الله و برکاته حضرت ابوطالب (علیه السلام ) هم در جواب گفت : و علیک السلام یا بنى و رحمة الله و برکاته و سپس فرزند خود را در آغوش گرفت .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حالى که بشدت مسرور بود نزدیک آمد، تا چشم على (علیه السلام ) به آن حضرت افتاد از خوشحالى ، خود را حرکتى داد و به روى او خندید و عرض کرد: السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته و گفت : مرا در آغوش بگیر!پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پاسخ سلامش را داد و او را در آغوش ‍ گرفت او را بوسید و دست در دست او گذاشت سپس نوزاد کعبه دست راست بر گوش راست خود گذاشت و اذان و اقامه گفت : و به یگانگى خداوند عز و جل و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شهادت داد.

(44) تبریک تولد علی(ع)

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: هنگام ولادت على (علیه السلام ) جبرئیل بر من نازل شد و چنین پیام آورد:اى حبیب خدا، خداوند على اعلى بر تو سلام مى رساند و براى ولادت برادرت على به تو تبریک مى گوید: و مى فرماید: اکنون زمان ظهور نبوت تو و اعلام وحى تو و پرده بردارى از رسالت تو نزدیک شده است ، چرا که تو را به برادرت و وزیرت و دامادت و جانشینت موید داشته ام . کسى که با او کمر تو را محکم نمودم و ذکر تو را علنى ساختم .اکنون برخیز و استقبال او برو، و او را با دست راست در آغوش گیر، چرا که او اصحاب یمین است و شیعیان او پیشانى سفیدان نشانه دار هستند.
لذا به همین جهت است که در روایتى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: على منى به منزلة راسى من بدنى ؛ نسبت على با من مانند نسبت سر من است با بدن من.