حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

(43) سخنان مادر مولود کعبه

صبح روز چهارم وقتى فاطمه از کعبه بیرون آمد در مقابل چشمان به انتظار نشسته مردم ، ناگهان دیوار کعبه از همان جاى قبل شکاف برداشت و از هم فاصله گرفت تا حدى که فاطمه توانست از آن خارج شود. مردم در کمال تعجب ناظر این مطلب عجیب بودند آنها دیدند آن بانوى با عظمت مولود کعبه را در آغوش فشرده و نوزاد خندان است و با این حال از شکاف دیوار کعبه خارج شد قبل از آنکه کسى سؤ ال کند، فاطمه رو به مردم کرد و چنین سخن آغاز کرد.اى مردم من بر زنانى که قبل از من بوده اند فضیلت داده شدم ... من وارد خانه محترم خداوند شدم و در خانه عتیق الهى فرزند به دنیا آوردم و سه روز درون آن ماندم و از میوه ها و غذاهاى بهشت خوردم آنگاه فرمود: هنگامى که فرزندم را در آغوش گرفتم و خواستم از کعبه خارج شوم هاتفى ندایم داد:اى فاطمه نام این مولود را على بگذار...

(42) سال خیر و برکت

وقتى که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم خبر تولد على (علیه السلام ) را شنید در ولادت نوزاد با برکت کعبه فرمود:امشب مولودى بر ایمان به دنیا آمده که خداوند به وسیله او ابواب بسیارى از نعمت و رحمت را بر ما باز مى نماید و نیز آن سال را سال خیر و برکت نامید.

(41) حجت خدا کامل شد

وقتى مادر على (علیه السلام ) وارد کعبه شد در بین مردم سخن فقط از میهمان کعبه بود همه متوجه حضرت ابوطالب (علیه السلام ) بودند در این انتظار، ناگاه آن حضرت بیرون آمد و در گذرگاهها و بازارهاى مکه به راه افتاد و این اعلام را براى مردم آورد که : یا ایها الناس ، تمت حجة الله اى مردم حجت خدا کامل شد!مردم که از این مطلب چیزى نمى فهمیدند، درباره علت نورانى شدن آسمان و ازدیاد نور ستارگان از او سؤ ال مى کردند حضرت ابوطالب در جواب آنها مى فرمود:بشارت باد شما را! در این شب ولیى از اولیاى خدا ظاهر شده که خدا صفات نیک را در او کامل نموده و با او جانشینان ختم مى شوند او امام متقین ، و یارى دهنده دین ، و ریشه کن کننده مشرکین ، و باعث غیظ منافقین ، و زینت عبادت کنندگان ، و جانشین رسول رب العالمین است ، اوست امام هدایت ، و ستاره بلند مرتبه ، و چراغ تاریکیها، و نابودکننده شرک . او ریشه یقین و رئیس دین است.
حضرت تا صبح در کوچه هاى مکه مى گردید. مردمى که در هر محله دور او جمع مى شوند این اعلام را از او مى شنیدند.

(40)حوادث آسمانى در تولد على (ع )

آن شبى که امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به دنیا آمد، در آسمان نور افشانى شد، و نور ستارگان چند برابر گردید. قریش با دیدن این منظره غیر منتظره ، دیدگان را به تعجب گشودند و مردم هیجان زده از خانه هاى خود بیرون ریختند و با یکدیگر گفتگو مى کردند و مى گفتند: لابد امشب در آسمان حادثه اى روى داده است که این چنین شده است.

(39)ندای الهی در بدرقه مولود کعبه

فاطمه بنت اسد سه روز در کعبه ماند در آغاز روز چهارم فاطمه آماده بیرون آمدن از کعبه شد. او فرزند خود را در آغوش گرفت و برخاست تا خارج شود که نداى را شنید که چنین مى گوید:اى فاطمه ، نام این مولود را على بگذار چرا که من خداى على اعلى هستم . من نام او را از نام خود گرفته ام ، و او را به ادب خود آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام ، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام . او در خانه من به دنیا آمده است . او اول کسى است که بر فراز خانه من اذان مى گوید: و بتها را مى شکند و آنها را از بالاى کعبه به صورت پایین مى اندازد.اوست که مرا به عظمت یاد مى کند و مرا تقدیس و تمجید مى کند و به یگانگى یاد مى نماید. اوست اما بعد از حبیب من ... .خوشا به حال کسى که او را دوست مى دارد و او را اطاعت مى کند.

(38) ملائکه الهی در محضر مولود کعبه

فاطمه بنت اسد مى گوید: ناگهان پس از اینکه على (علیه السلام ) به دنیا آمد صداى بال ملائکه را شنیدم و ابرى سفید رنگ را دیدم که تا کنار فرزندم آمد و او را با خود برداشت و به آسمان برد. در این حال شنیدم که ندایى مى گفت :بگردانید على بن ابیطالب را در شرق و غرب زمین ، و خشکى و دریاهاى آن و کوهها و آسمانهاى آن ، و احکام پیامبران و علوم وصیین و همه اخلاق انبیا و مرسلین و اوصیا و صدیقین را به او بدهید، و آنچه درباره برادرش سید الاولین و الآخرین انجام شده براى او هم انجام دهید. او را بر همه انبیا و مرسلین و ملائکه مقربین و اهل آسمانها و زمین نشان دهید که ولى خداى رب العالمین است .فاطمه گوید: رفت و بازگشت على (علیه السلام ) کمتر از ساعتى طول کشید و او را باز گرداندند. ناگهان ابرى دیگر را دیدم که به سوى او پایین آمد و مانند دفعه اول او را با خود برد و شنیدم ندایى را که مى گفت :على بن ابیطالب را نزد همه مخلوقات خدا ببرید و احکام علم و حلم و ورع و زهد و تقوا و سخاوت و بلند مرتبگى و نورانیت و تواضع و خشوع و رقت و هیبت و مروت و کرم و مودت و شفاعت و شجاعت و حفظ و دیانت و قناعت و فصاحت و عفاف و انصاف و نیکى و همه اخلاق انبیا را به او دهید.فاطمه مى گوید: ناگاه فرزندم را در مقابلم دیدم که او را در حریر سفید بهشتى پیچیده بودند و به من گفتند:او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولى رب العالمین است بدان که وارد بهشت نمى شود کسى ، مگر که ولایت او را بپذیرد و امامت او را تصدیق کند خوشا به حال آنکه تابع اوست و واى بر کسى که از او روگردان شود مثل او چون کشتى نوح است که هر که بر آن سوار شد نجات مى یابد و هر که از آن باز ماند غرق مى شود و سقوط مى کند.

فاطمه مى گوید: سپس در گوش على (علیه السلام ) مطلبى گفتند که من نفهمیدم بعد او را بوسیدند و رفتند.

(37) ملاقات انبیاء الهی با علی(ع) در کعبه

وقتى که على (علیه السلام ) در کعبه پا به عرصه وجود گذاشت پنج تن از انبیا الهى وارد کعبه شدند على (علیه السلام ) با دیدن آنها حرکتى کرد و خندید. آنان گفتند: سلام بر تو اى ولى خدا و خلیفه پیامبر خدا؛ حضرت در جواب آنها فرمود: و علیکم السلام و رحمة الله برکاته و سپس ‍ به هر یک جداگانه سلام کرد.آنها حضرت آدم ، حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسى و حضرت عیسى (علیهما السلام ) بودند که یکى پس از دیگرى نوزاد را گرفته و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و سپس ‍ رفتند.

(36) علی(ع) و بانوان بهشتی

وقتى على (علیه السلام ) به دنیا آمد رو به آن پنج بانوى بهشتى نمود و به آنها سلام و خیر مقدم گفت : و سپس فرمود:اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له . و اشده ان محمدا رسول الله . به تختم النبوة و بى تختم الولایة ؛ شهادت مى دهم که خدایى جز الله نیست،یگانه است است و شریک ندارد. و شهادت مى دهم که محمد پیامبر خداست ، با او نبوت و با من ولایت ختم مى شود
آنگاه حضرت حوا؛ تازه مولد را از زمین برداشت و در آغوش خود گرفت . على (علیه السلام ) نگاهى به صورت او انداخت و با بیانى رسا و واضح گفت : سلام بر تو اى مادر! حوا پاسخ گفت : سلام بر تو پسرم !حضرت پرسید: پدرم آدم (علیه السلام ( چه مى کند؟ گفت : غرق در نعمتهاى خداوند است و در جوار پروردگار متنعم است . سپس حضرت مریم نزدیک آمد در حالى که ظرف عطرى همراهش بود و على (علیه السلام ) را از آغوش حوا گرفت . مولود کعبه نگاهى به روى مریم کرد و گفت : سلام بر تو خواهرم ! گفت : سلام بر تو برادرم ! پرسید عمویم چه مى کند؟ او گفت : خوب است و به تو سلام رسانده است . آنگاه مریم با عطرى که همراه داشت على (علیه السلام ) را معطر نمود.آنگاه حضرت آسیه على (علیه السلام ) را در آغوش گرفت و او را در پارچه اى که همراه داشت پیچید و گفت : این فرزند پاک و مطهر به دنیا آمده است حرارت آهن به او نمى رسد مگر بر دست مردى که خدا و رسول و ملائکه و آسمان و زمین و دریاها او را مبغوض مى دارند و جهنم مشتاق آن مرد است .

(35) ناله شیطان در تولد علی(ع)

آنگاه که امیرالمومنین على (علیه السلام ) به دنیا آمد نور حضرت از کعبه تا سینه آسمان را شکافت و بتهایى که بر روى کعبه نصب شده بود به صورت افتادند.شیطان فریاد بر آورد و گفت : واى بر بتها و عبادت کنندگانشان از این فرزند!

(34) چگونگی تولد علی (ع)

على (علیه السلام ) بر روى سنگ سرخى که در گوشه راست کعبه است بدنیا آمد و همین که قدم بر زمین گذاشت به سجده افتاد و در همان حال دستهاى خود را به سوى آسمان بلند کرد و چنین گفت :اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا و رسول الله . و ان علیا و صى محمد رسول الله . بحمد یختم الله النبوة و بى یتم الوصیة و انا امیرالمومنین یعنى : شهادت مى دهم که خدایى جز الله نیست و محمد پیامبر خداست و على وصى محمد رسول الله است . با محمد نبوت ختم مى شود و با من وصایت کامل مى شود و من امیرالمؤ منین هستم
سپس فرمود:جاء الحق و زهق الباطل حق آمد و باطل رفت .