صبح روز چهارم وقتى فاطمه از کعبه بیرون آمد در مقابل چشمان به انتظار نشسته مردم ، ناگهان دیوار کعبه از همان جاى قبل شکاف برداشت و از هم فاصله گرفت تا حدى که فاطمه توانست از آن خارج شود. مردم در کمال تعجب ناظر این مطلب عجیب بودند آنها دیدند آن بانوى با عظمت مولود کعبه را در آغوش فشرده و نوزاد خندان است و با این حال از شکاف دیوار کعبه خارج شد قبل از آنکه کسى سؤ ال کند، فاطمه رو به مردم کرد و چنین سخن آغاز کرد.اى مردم من بر زنانى که قبل از من بوده اند فضیلت داده شدم ... من وارد خانه محترم خداوند شدم و در خانه عتیق الهى فرزند به دنیا آوردم و سه روز درون آن ماندم و از میوه ها و غذاهاى بهشت خوردم آنگاه فرمود: هنگامى که فرزندم را در آغوش گرفتم و خواستم از کعبه خارج شوم هاتفى ندایم داد:اى فاطمه نام این مولود را على بگذار...