حضرت علی(ع) در اندیشه امام خمینی(ره)
حضرت امام در باره منزلت امام على(ع) مىفرماید: «ملائکهبالشان را زیر پاى امیرالمومنین(ع) پهن مىکنند، چون مردى استکه به درداسلام مىخورد; اسلام را بزرگ مىکند; اسلام به واسطه اودر دنیا منتشر مىشود و شهرت جهانى پیدا مىکند; با زمامدارى آنحضرت جامعهاى خوشنام و آزاد و پرحرکت و پرفضیلتبه وجودمىآید. البته ملائکه براى حضرتش خضوع مىکنند و همه براى اوخضوع و خشوع مىکنند. حتى دشمن در برابر عظمتش تعظیم مىکند.»
امام خمینى(ره) امیرمومنان را ظل الله (سایه خدا) مىداند،سایهاى که هیچ حرکتى از خودش ندارد و هرچه هست از خداست.
بنیانگذار جمهورى اسلامى، حضرت امیر(ع) را معلم همه بشر و مردىکه معجزه بود و کسى نمىتواند مثل او باشد مىداند. شخصیتىبىنظیر که امور متضاد را در خودش جمع کرده است; همراه با قوهبازو، اهل زهد است. جنگجو و در همان حال اهل عبادت است. شمشیرمىکشد و اشخاص منحرف را درو مىکند، ولى با عاطفه است. روزهاروزهدار و شبها مشغول به عبادت است و شبى هزار رکعت نمازمىخواند. غذایش از نان و سرکه یا حداکثر زیت و نمک است، ولىدر عین حال آن قدر قدرت بدنى دارد که در خیبر را مىکند وچندین ذراع دور مىاندازد; کارى که چهل نفر نمىتوانستند بکنند.
امام علی از نگاه میخائیل نعیمه
میخائیل نعیمه
نویسنده نامى لبنان
نزد حقیقت و تاریخ یکسان است او را بشناسى یا نشناسى. تاریخ و حقیقت گواهى مىدهند که او وجدان بیدار و قهار، شهید نامى، پدر و بزرگ شهیدان، على بن ابى طالب، صوت عدالت انسانى، شخصیت جاویدان شرق است !
اى جهان چه مىشد اگر هر چه قدرت و قوه دارى به کار مىبردى و در هر زمان علیى با آن عقلش، با آن قلبش، با آن زبانش، و با آن ذوالفقارش، به عالم مىبخشیدى؟!
امام علی از نگاه شبلى شمیل
شبلى شمیل
از پیشوایان منطق مادى
اما على؛ ما را نمىرسد جز آنکه او را دوست بداریم و به او عشق بورزیم، چه او جوانمردى بس عالیقدر و بزرگ نفس بود، از سرچشمه وجدانش خیر ونیکى مىجوشید، از دلش شعلههاى شور و حماسه زبانه مىزد، شجاعتر از شیر ژیان بود ولى شجاعتى ممزوج با لطف و رحمت و عواطف رقیق و رأفت...
در کوفه غافلگیر و کشته شد، شدت عدلش موجب این جنایت گردید! چنانکه هر کس را مانند خود عادل مىدید!. پیش از مرگش درباره قاتل خود گفت: «اگر زنده ماندم خود مىدانم و اگر درگذشتم کار به دست شمااست، اگر خواستید قصاص نمائید در برابر یک ضربت تنها یک ضربت زنید، اگر در گذرید به تقوا نزدیکتر است!»
امام علی از نگاه جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران
نویسنده پر شور و مواج مسیحى
امام على بن ابیطالب، بزرگ بزرگان جهان و یکتا نسخه زمان بود که جهان شرق و غرب در عالم قدیم و جدید صورتى بسان این نسخه که مطابق اصل باشد به خود ندیده است !
امام علی از منظر بارون کارادوو
بارون کارادوو
(B. Carradevaux)
مورخ ومحقق فرانسوى
قدرت نمائى و قهرمانى امام تنها در حدود میدانهاى جنگ نبود، قهرمانى بود در صفاى بصیرت و طهارت وجدان وسحربیان و حرارت ایمان، و عمق روح انسانیت و بلندى همت و نرمى طبیعت، و یارى محروم و رهایى مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم، و فروتنى براى حق، به هر صورت و مظهرى که حق برایش تجلى نماید، این نیروى قهرمانى همیشه محرک و انگیزنده است، گرچه روزگارها از آن بگذرد، امروز و هر روز که شوق ما براى پیریزى بناى صالح و فاضلانه شدید شود به سوى آن باز مىگردیم...
راستى بر هر مورخى هر چه هوشمند و نابغه باشد محال است که بتواند تصویرى کامل از عظیمى مانند على به دست تو دهد گرچه در هزار صفحه باشد... زیرا آنچه این قهرمان شگفت عرب، تفکر و تأمل نموده، گفته و عمل کرده و در میان خود و پروردگارش بوده است نه گوشى شنیده و نه چشمى دیده و آن بسیار بسیار بیش از آنست که به دستش نمودار یا به زبان و قلمش آشکار ساخته است .
پس هر تصورى که از او ترسیم کنیم ناچار صورت ناقصى از آن اصل کامل است...
على آن قهرمان بىمانند فکر و روح و بیان ؛ در هر زمان و در هر مکان است
امام علی از دیدگاه کارلایل
کارلایل
فیلسوف بزرگ انگلیسى
على: آن شجاع بى همتا و قهرمان یکه تازى بود که پهلوبهپهلوى پیمبر مىجنگید. و به اعمال برگزیده و معجزه آسائى قیام نمود: در معرکه بدر، بیست ساله بود که با یک ضرب دست، یکه سوار قریش را دو نیم ساخت، در احد، شمشیر پیمبر، ذوالفقار را به دست گرفت و برسرها، خود مىشکافت و بر تنها جوشن مىدرید! و در یورش بر قلعههاى یهود خیبر با یک دست دروازه سنگین آهنین را از جاى کند و آنرا بالاى سر خود سپر ساخت! اما پیمبر او را بسیار دوست مىداشت و به او بسى وثوق داشت، روزى به سوى على اشاره کرد و گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه.