· نام: علی
· لقب: مرتضی
· کنیه: ابوالحسن
· نام پدر: عمران ابوطالب
· نام مادر: فاطمه بنت اسد
· تاریخ ولادت: 13/ رجب/ 30 عام الفیل
· محل ولادت: مکه مکرمه، خانه کعبه
· مدت امامت: 30 سال
· مدت عمر: 63 سال
· تاریخ شهادت: 21/ رمضان/40 هجری
· علت شهادت: تحریکات قطام
· نام قاتل: عبدالرحمن بن ملجم
· محل دفن: نجف اشرف
· فرزندان: 12پسر/ 16 دختر
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید وقتى على (علیه السلام ) را در بغل گرفتم على بن ابیطالب شروع به خواندن همان قرآنى نمود که خداوند بعدها بر من نازل کرد... امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه را صاف نمود و از اول سوره مؤ منین شروع به خواندن کرد تا آیه 11 آن سوره ؛ بعد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم خطاب به على (علیه السلام ) فرمود:قد افلحوابک ، انت والله امیرهم ، تمیرهم من علمک فیمتارون ، و انت دلیلهم و بک تهیدون ...؛ مومنان به وسیله تو رستگار شوند. بخدا قسم تو امیر آنها هستى . از علوم خود به مؤ منان توشه مى دهى و آنان استفاده مى برند.به خدا قسم تو راهنماى مؤ منان هستى ، و بوسیله تو هدایت مى شوند. بخدا قسم تو جانشین و وزیر و داماد منى . تو یاور دین من و اداکننده قرضهاى من و همسرم دخترم و پدر دو نوه ام و خلیفه من در امتم هستى . خوشا به حال کسى که تابع تو باشد و تو را دوست بدارد، و واى بر کسى که عصیان تو را نماید و با تو دشمنى کند.به خدا قسم دوست نمى دارد تو را مگر سعادتمند و دشمن نمى دارد. تو را مگر شقاوتمند.
وقتى على (علیه السلام ) بدنیا آمد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه بنت اسد فرمود: اى فاطمه نزد حمزه برو و او را به این تازه مولود بشارت ده ، فاطمه رفت و به او خبر داد وقتى بازگشت مشاهده کرد که نورى از وجود مقدس امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) به سوى آسمان بالا مى رود.فرداى ولادت نیز دوباره پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، به دیار تازه مولود آمد. تا چشم على (علیه السلام ) به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم افتاد به حضرت سلام کرد و به روى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خندید و اشاره کرد که مرا در آغوش بگیر، و مانند روز گذشته به من آب گوارا بنوشان .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم او را در آغوش گرفت آنگاه فاطمه بنت اسد گفت : به خدا سوگند؛ او را مى شناسد.
چنانچه در داستان هاى قبلى اشاره شد نامگذارى حضرت على (علیه السلام ) توسط درخواست ابوطالب (علیه السلام ) و مادرش در بیرون مکه انجام شد که خداوند لوح سبزى را از آسمان فرستاد و به این وسیله به نام على نامگذارى شد.این لوح سبزى که از آسمان توسط ابرى براى حضرت ابوطالب آورده شده بود را در کعبه آویختند تا نسلهاى آینده على (علیه السلام ) را بهتر بشناسند و از ساعات اول حیات او مقام عظیمش را درک کنند.این لوح همچنان در خانه خدا بود و کسى جراءت دست زدن به آن را پیدا نکرد تا زمانى که هشام بن عبدالملک آن را از جایش برداشت و دیگر کسى از سرنوشت آن لوح سبز اطلاعى پیدا نکرد.
در حالى که نوزاد کعبه در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت کرد و پرسید: یا رسول الله بخوانم ؟! حضرت فرمود: بخوان آنگاه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه خود را صاف کرد و شروع به خواندن کتب انبیاى گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم (علیه السلام ) که به دست پسرش شیث نگهدارى شده بود آغاز کرد و آنها را چنان خواند که اگر حضرت شیث (علیه السلام ) حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) آنها را از او بهتر مى داند، سپس صحف حضرت نوح (علیه السلام ) و بعد صحف حضرت ابراهیم (علیه السلام ) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسى (علیه السلام ) را خواند سپس زبور حضرت داود (علیه السلام ) را طورى خواند که اگر آن حضرت حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) زبور را بهتر از او مى داند. و سپس انجیل را خواند.
قبل از هر کسى ، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و ابوطالب (علیه السلام ) طبق پیام الهى زمان خروج فاطمه را از کعبه مى دانستند لذا قبل از همه کنار کعبه حاضر بودند. پس از سخنان فاطمه براى مردم حضرت ابوطالب (علیه السلام ) به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پیش آمدند. فاطمه برایشان آنچه که در کعبه اتفاق افتاده بود شرح داد و فضیلتى را که خداوند به او و فرزندش ارزانى داشته را بیان کرد. و مردمى که گوش مى کردند غرق در حیرت بودند.ابوطالب (علیه السلام ) بسیار خوشحال بود. و در نگاه اول على (علیه السلام ) به پدر خود گفت : السلام علیک یا ابه و رحمة الله و برکاته حضرت ابوطالب (علیه السلام ) هم در جواب گفت : و علیک السلام یا بنى و رحمة الله و برکاته و سپس فرزند خود را در آغوش گرفت .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حالى که بشدت مسرور بود نزدیک آمد، تا چشم على (علیه السلام ) به آن حضرت افتاد از خوشحالى ، خود را حرکتى داد و به روى او خندید و عرض کرد: السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته و گفت : مرا در آغوش بگیر!پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پاسخ سلامش را داد و او را در آغوش گرفت او را بوسید و دست در دست او گذاشت سپس نوزاد کعبه دست راست بر گوش راست خود گذاشت و اذان و اقامه گفت : و به یگانگى خداوند عز و جل و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شهادت داد.