حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

(59) علی (ع) در دامان مهر نبوی (ص)

موقعى که على (علیه السلام ) را نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم آوردند، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به مادر على (علیه السلام ) فاطمه فرمود: برو حمزه را از ولادت على (علیه السلام ) با خبر کن ، فاطمه بنت اسد گفت : یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم اگر من بروم ، چه کسى على را شیر مى دهد؟ رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: تو برو من على را سیراب خواهم کرد و پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم زبان مبارک خود را در دهان على (علیه السلام ) گذاشت ، وقتى که فاطمه بنت اسد برگشت ، على (علیه السلام ) را نظیر کودکان دیگر در میان جامه اى پیچیده و بست . پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: گهواره على (علیه السلام ) را نزدیک رختخواب من بگذارید. رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم شخصا تربیت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) را بر عهده گرفت . على (علیه السلام ) را شستشو مى داد، شیر در گلوى آن حضرت مى ریخت ، در وقت خواب گهواره على (علیه السلام ) را تکان مى داد و در موقع بیدارى با على (علیه السلام ) سخن مى گفت : و على (علیه السلام ) را به سینه خود مى چسبانید، آن حضرت را براى گردش به کوههاى مکه ، شکاف کوهها، رودها و جاده ها مى برد و علوم و اسرار الهى را به گوش آن بزرگوار مى خواند.

(58) راه بهشت

روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به على (علیه السلام ) فرمود: اى على (علیه السلام ) آیا آگاهتان نسازم که کدامیک از شما در اخلاق و روش به من شبیه ترید؟
على (علیه السلام ) عرض کرد:، بفرمائید یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم
آنگاه حضرت فرمود: خوش اخلاق ترین شما، و بردبارترین شما و نیکوترین شما نسبت به بستگان خود، و انصاف دهنده ترین شما نسبت به خود... آنگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم اضافه کرد: اى على (علیه السلام ): هر کس صلوات بر من را فراموش کند راه بهشت را گم کرده است .

(57) علی (ع) در معراج پیامبر (ص)

روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به على (علیه السلام ) فرمود: یا على همانا من در سه جا اسم ترا همراه اسم خود دیدم و با نظر بر آن انس یافتم . هنگامى که در معراجم به آسمان ، به بیت المقدس رسیدم ، بر صخره آن یافتم که نوشته بود خدایى جز الله نیست ، محمد فرستاده خداست ، او را بوسیله وزیرش تاءیید کرده ام و بوسیله وزیرش یارى نموده ام .به جبرئیل گفتم : وزیر من کیست ؟ گفت : على بن ابیطالب
و بار دوم هنگامى بود که به سدرة المنتهى رسیدم دیدم بر آن نوشته است : منم خداوند یکتا که معبودى جز من نیست ، محمد حبیب من است ، او را به بوسیله وزیرش تاءیید کرده ام و بوسیله وزیرش یارى نموده ام.