حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت على (ع ) در غار حرا

حضرت على (ع ) در غار حرا

پیامبر اسلام (ص) پیش از آنکه مبعوث به رسالت شود, همه ساله یک ماه تمام را در غار حرا به عبادت مى پرداخت و در پایان ماه از کوه سرازیر مى شد و یکسره به مسجدالحرام مى رفت و هفت بار خانهء خدا را طواف مى کرد و سپس به منزل خود باز مى گشت .
دراینجا این سؤال پیش مى آید که با عنایت شدیدى که پیامبر نسبت به حضرت على داشت آیا او را همراه خود به آن محل عجیب عبادت و نیایش مى برد یا او را در این مدت ترک مى گفت ؟
قراین نشان مى دهد از هنگامى که پیامبر اکرم (ص ) حضرت على (ع ) را به خانهء خود برد هرگز روزى او را ترک نگفت . مورخان مى نویسند:
على آنچنان با پیامبر همراه بود که هرگاه پیامبر از شهر خارج مى شد و به کوه و بیابان مى رفت او را همراه خودمى برد.
ابن ابى الحدید مى گوید:
احادیث صحیح حاکى است که وقتى جبرئیل براى نخستین بار بر پیامبر نازل شد و او را به مقام رسالت مفتخرساخت على در کنار حضرتش بود. آناز از روزهاى همان ماه بود که پیامبر براى عبادت به کوه حرا رفته بود
امیر مؤمنان , خود در این باره مى فرماید:
و لقد کان یجاور فی کل سنة بحراء فأراه ولایراه غیری
پیامبر هر سال در کوه حرا به عبادت مى پرداخت و جز من کسى او را نمى دید.
این جمله اگر چه مى تواند ناظر به مجاورت پیامبر در حرا در دوران پس از رسالت باشد ولى قراین گذشته و اینکه مجاورت پیامبر در حرا غالباً قبل از رسالت بوده است تأیید مى کند که این جمله ناظر به دوران قبل از رسالت است .
طهارت نفسانى حضرت على (ع ) و پرورش پیگیر پیامبر از او سبب شد که در همان دوران کودکى , با قلب حساس ودیدهء نافذ و گوش شنوا خود, چیزهایى را ببیند و اصواتى را بشنود که براى مردم عادى دیده و شنیدن آن ها ممکن نیست ; چنانکه امام , خود در این زمینه مى فرماید:
أرى نور الوحی و الرسالة و أشم ریح النبوة
من در همان دوران کودکى , به هنگامى که در حرا کنار پیامبر بودم , نور وحى و رسالت را که به سوى پیامبر سرازیربود مى دیدم و بوى پاک نبوت را از او استشمام مى کردم .
امام صادق (ع ) مى فرماید:
امیر مؤمنان پیش از بعثت پیامبر اسلام نور رسالت و صداى فرشتهء وحى را مى شنید.
در لحظهء بزرگ و شگفت تلقى وحى پیامبر به حضرت على فرمود:
اگر من خاتم پیامبران نبودم پس از من تو شایستگى مقام نبوت را داشتى , ولى تو وصى و وراث من هستى , تو سروراوصیا و پیشواى متقیانى .
امیر مؤمنان دربارهء شنیدن صداهاى غیبى در دوران کودکى چنین مى فرماید: هنگام نزول وحى بر پیامبر صداى ناله اى به گوش من رسید; به رسول خدا عرض کردم این نالهء چیست ؟ فرمود: این نالهء شیطان است و علت ناله اش این است که پس از بعثت من از اینکه در روى زمین مورد پرستش واقع شود نومید شد. سپس پیامبر رو به حضرت على کرد و گفت :
 انک تسمع ما أسمع و ترى ما أرى إلا أنک لست بنبی و لکنک لوزیر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد