حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

قضاوتهای حضرت علی علیه السلام

۱- روزی عمر به علی (ع) گفت: در داوری شتاب می کنی. علی (ع) در همان لحظه کف دستش را گشود و به عمر فرمود: چند انگشت در این دست است؟ عمر گفت: ۵ انگشت. علی (ع) فرمود: در پاسخ شتاب کردی. عمر گفت: نیاز به تامل نداشت. در نگاه اول آشکار بود که دارای ۵ انگشت هستی. علی (ع) فرمود: من نیز در حکم در مورد آنچه برایم آشکار است شتاب می کنم.

علی ع

·        نام:                   علی

·        لقب:                 مرتضی

·        کنیه:                 ابوالحسن

·        نام پدر:              عمران ابوطالب

·        نام مادر:             فاطمه بنت اسد

·        تاریخ ولادت:         13/ رجب/ 30 عام الفیل

·        محل ولادت:         مکه مکرمه، خانه کعبه

·        مدت امامت:        30 سال

·        مدت عمر:            63 سال

·        تاریخ شهادت:       21/ رمضان/40 هجری

·        علت شهادت:       تحریکات قطام

·        نام قاتل:              عبدالرحمن بن ملجم

·        محل دفن:            نجف اشرف

·        فرزندان:               12پسر/ 16 دختر

(49) مؤمنین بوسیله تو رستگار شوند.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید وقتى على (علیه السلام ) را در بغل گرفتم على بن ابیطالب شروع به خواندن همان قرآنى نمود که خداوند بعدها بر من نازل کرد... امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه را صاف نمود و از اول سوره مؤ منین شروع به خواندن کرد تا آیه 11 آن سوره ؛ بعد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم خطاب به على (علیه السلام ) فرمود:قد افلحوابک ، انت والله امیرهم ، تمیرهم من علمک فیمتارون ، و انت دلیلهم و بک تهیدون ...؛ مومنان به وسیله تو رستگار شوند. بخدا قسم تو امیر آنها هستى . از علوم خود به مؤ منان توشه مى دهى و آنان استفاده مى برند.به خدا قسم تو راهنماى مؤ منان هستى ، و بوسیله تو هدایت مى شوند. بخدا قسم تو جانشین و وزیر و داماد منى . تو یاور دین من و اداکننده قرضهاى من و همسرم دخترم و پدر دو نوه ام و خلیفه من در امتم هستى . خوشا به حال کسى که تابع تو باشد و تو را دوست بدارد، و واى بر کسى که عصیان تو را نماید و با تو دشمنى کند.به خدا قسم دوست نمى دارد تو را مگر سعادتمند و دشمن نمى دارد. تو را مگر شقاوتمند.

(48) جلوه ای نورانی بر آسمان

وقتى على (علیه السلام ) بدنیا آمد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به فاطمه بنت اسد فرمود: اى فاطمه نزد حمزه برو و او را به این تازه مولود بشارت ده ، فاطمه رفت و به او خبر داد وقتى بازگشت مشاهده کرد که نورى از وجود مقدس امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) به سوى آسمان بالا مى رود.فرداى ولادت نیز دوباره پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، به دیار تازه مولود آمد. تا چشم على (علیه السلام ) به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم افتاد به حضرت سلام کرد و به روى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خندید و اشاره کرد که مرا در آغوش بگیر، و مانند روز گذشته به من آب گوارا بنوشان .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم او را در آغوش گرفت آنگاه فاطمه بنت اسد گفت : به خدا سوگند؛ او را مى شناسد.

(47) نامگذاری نوزاد کعبه

چنانچه در داستان هاى قبلى اشاره شد نامگذارى حضرت على (علیه السلام ) توسط درخواست ابوطالب (علیه السلام ) و مادرش در بیرون مکه انجام شد که خداوند لوح سبزى را از آسمان فرستاد و به این وسیله به نام على نامگذارى شد.این لوح سبزى که از آسمان توسط ابرى براى حضرت ابوطالب آورده شده بود را در کعبه آویختند تا نسلهاى آینده على (علیه السلام ) را بهتر بشناسند و از ساعات اول حیات او مقام عظیمش را درک کنند.این لوح همچنان در خانه خدا بود و کسى جراءت دست زدن به آن را پیدا نکرد تا زمانى که هشام بن عبدالملک آن را از جایش برداشت و دیگر کسى از سرنوشت آن لوح سبز اطلاعى پیدا نکرد.

(46) قرائت کتب انبیاء (ع) توسط على (ع)

در حالى که نوزاد کعبه در آغوش پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود، رو به آن حضرت کرد و پرسید: یا رسول الله بخوانم ؟! حضرت فرمود: بخوان آنگاه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سینه خود را صاف کرد و شروع به خواندن کتب انبیاى گذشته نمود ابتدا از صحف حضرت آدم (علیه السلام ) که به دست پسرش شیث نگهدارى شده بود آغاز کرد و آنها را چنان خواند که اگر حضرت شیث (علیه السلام ) حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) آنها را از او بهتر مى داند، سپس صحف حضرت نوح (علیه السلام ) و بعد صحف حضرت ابراهیم (علیه السلام ) را بخواند و بعد از آن تورات حضرت موسى (علیه السلام ) را خواند سپس زبور حضرت داود (علیه السلام ) را طورى خواند که اگر آن حضرت حاضر بود اقرار مى کرد که على (علیه السلام ) زبور را بهتر از او مى داند. و سپس انجیل را خواند.

(45) دیدار پیامبر (ص) با على (ع ) در تولد

قبل از هر کسى ، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و ابوطالب (علیه السلام ) طبق پیام الهى زمان خروج فاطمه را از کعبه مى دانستند لذا قبل از همه کنار کعبه حاضر بودند. پس از سخنان فاطمه براى مردم حضرت ابوطالب (علیه السلام ) به همراه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پیش آمدند. فاطمه برایشان آنچه که در کعبه اتفاق افتاده بود شرح داد و فضیلتى را که خداوند به او و فرزندش ارزانى داشته را بیان کرد. و مردمى که گوش مى کردند غرق در حیرت بودند.ابوطالب (علیه السلام ) بسیار خوشحال بود. و در نگاه اول على (علیه السلام ) به پدر خود گفت : السلام علیک یا ابه و رحمة الله و برکاته حضرت ابوطالب (علیه السلام ) هم در جواب گفت : و علیک السلام یا بنى و رحمة الله و برکاته و سپس فرزند خود را در آغوش گرفت .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در حالى که بشدت مسرور بود نزدیک آمد، تا چشم على (علیه السلام ) به آن حضرت افتاد از خوشحالى ، خود را حرکتى داد و به روى او خندید و عرض کرد: السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته و گفت : مرا در آغوش بگیر!پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پاسخ سلامش را داد و او را در آغوش ‍ گرفت او را بوسید و دست در دست او گذاشت سپس نوزاد کعبه دست راست بر گوش راست خود گذاشت و اذان و اقامه گفت : و به یگانگى خداوند عز و جل و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم شهادت داد.

(44) تبریک تولد علی(ع)

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: هنگام ولادت على (علیه السلام ) جبرئیل بر من نازل شد و چنین پیام آورد:اى حبیب خدا، خداوند على اعلى بر تو سلام مى رساند و براى ولادت برادرت على به تو تبریک مى گوید: و مى فرماید: اکنون زمان ظهور نبوت تو و اعلام وحى تو و پرده بردارى از رسالت تو نزدیک شده است ، چرا که تو را به برادرت و وزیرت و دامادت و جانشینت موید داشته ام . کسى که با او کمر تو را محکم نمودم و ذکر تو را علنى ساختم .اکنون برخیز و استقبال او برو، و او را با دست راست در آغوش گیر، چرا که او اصحاب یمین است و شیعیان او پیشانى سفیدان نشانه دار هستند.
لذا به همین جهت است که در روایتى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: على منى به منزلة راسى من بدنى ؛ نسبت على با من مانند نسبت سر من است با بدن من.

(43) سخنان مادر مولود کعبه

صبح روز چهارم وقتى فاطمه از کعبه بیرون آمد در مقابل چشمان به انتظار نشسته مردم ، ناگهان دیوار کعبه از همان جاى قبل شکاف برداشت و از هم فاصله گرفت تا حدى که فاطمه توانست از آن خارج شود. مردم در کمال تعجب ناظر این مطلب عجیب بودند آنها دیدند آن بانوى با عظمت مولود کعبه را در آغوش فشرده و نوزاد خندان است و با این حال از شکاف دیوار کعبه خارج شد قبل از آنکه کسى سؤ ال کند، فاطمه رو به مردم کرد و چنین سخن آغاز کرد.اى مردم من بر زنانى که قبل از من بوده اند فضیلت داده شدم ... من وارد خانه محترم خداوند شدم و در خانه عتیق الهى فرزند به دنیا آوردم و سه روز درون آن ماندم و از میوه ها و غذاهاى بهشت خوردم آنگاه فرمود: هنگامى که فرزندم را در آغوش گرفتم و خواستم از کعبه خارج شوم هاتفى ندایم داد:اى فاطمه نام این مولود را على بگذار...

(42) سال خیر و برکت

وقتى که پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم خبر تولد على (علیه السلام ) را شنید در ولادت نوزاد با برکت کعبه فرمود:امشب مولودى بر ایمان به دنیا آمده که خداوند به وسیله او ابواب بسیارى از نعمت و رحمت را بر ما باز مى نماید و نیز آن سال را سال خیر و برکت نامید.