حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

حضرت علی علیه السلام

{هر گونه کپی برداری از این وبلاگ مجاز است}

(1) خبر تولد علی (ع)

 امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هنگامى که پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم از مادر متولد شد، فاطمه بنت اسد نزد همسر خود ابوطالب (پدر على ع) آمد و مژده تولد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم را به او داد، ابوطالب به او فرمود: یک سبت (روزگار دراز و طولانى ) صبر کن من هم مژده تولد مانند آن را که جز نبوت ندارد، به تو خواهم داد، آنگاه امام فرمود: سبت مدت سى سال است و فاصله زمانى بین تولد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تا تولد امیرالمؤ منین (علیه السلام ) سى سال بود.

اولین خطبه

کتاب :فروغ ولایت ص 375 تا 376

نویسنده: استاد جعفر سبحانى

اسکافى در کتاب «نقض عثمانیه‏»، که نقدى است‏بر کتاب «عثمانیه‏» تالیف جاحظ، سخن امام را مشروحتر نقل کرده است. وى مى‏نویسد:

على در روز دوم بیعت، روز شنبه نوزدهم ذى الحجة الحرام سال 35 هجرى، بر بالاى منبر رفت ودر ضمن یک سخنرانى مبسوط چنین گفت:

«...مردم! من شما را به راه روشن پیامبر وادار مى‏سازم واوامر خویش را در میان جامعه جارى مى‏کنم. به آنچه مى‏گویم عمل کنید واز آنچه باز مى‏دارم اجتناب ورزید.(سپس از بالاى منبر به سمت راست وچپ نگاه کرد وافزود:) اى مردم! هرگاه من این گروه را که در دنیا فرو رفته‏اند وصاحبان آب وملک ومرکبهاى رهوار وغلامان وکنیزان زیبا شده‏اند از این فرو رفتگى باز دارم وبه حقوق شرعى خویش آشنا سازم، بر من انتقاد نکنند ونگویند که فرزند ابوطالب ما را از حقوق خود محروم ساخت. آن کس که مى‏اندیشد که به سبب مصاحبتش با پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بر دیگران برترى دارد باید بداند که ملاک برترى چیز دیگر است.برترى از آن کسى است که نداى خدا وپیامبر را پاسخ بگوید وآیین اسلام را بپذیرد. در این صورت، همه افراد، از نظر حقوق، با دیگران برابر خواهند بود. شما بندگان خدا هستید ومال، مال خداست ومیان شما بالسویه تقسیم مى‏شود.کسى بر کسى برترى ندارد. فردا بیت المال میان شما تقسیم مى‏شود وعرب وعجم در آن یکسان هستند». (1)

پى‏نوشت:

1- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج‏7، ص‏37.

سیماى حضرت وصى امام على بن ابى طالب (ع )

امامت ، مقام انبیا و میراث اوصیاست  .

امامت ، خلافت خدا و رسول و مقام امیرالمؤمنین و میراث حسن و حسین است .

امامت ، زمام دین و نظم جامعه مسلمین و اصلاح امور دنیا و عزت مؤمنان است  .

امامت ، ریشه و شاخه بالنده دین اسلام است.

تمام و کمال نماز و زکات و روزه و حج ، و برکت اموال فى ء و صدقان ، و امضاى حدود و احکام ، و حقفض ثغور و مرزها، به امام است .

امام،حلال خداوند زا حلال ، و حرامش را حرام کند و حدود خداوند را اقامه نماید، و از دین پروردگار دفاع و مردم را با حکمت و موعظه حسنه و حجت بالغه به سوى پروردگار دعوت کند.

امام ، مانند آفتاب درخشان است که روشنایى آن همه عالم را فرا گرفته و خود در جایى بلند است که دست احدى به آن برسد و دیدگان را توان بافتنش نیست

جایى بلند است که دست احدى به آن نرسد و دیدگان را توان بافتنش ‍ نیست  .

امام ، چون ماه تابان و نور فروزان و چراغ درخشان و ستاره رهنما در شبهاى تاریک و رهگذر شهرها و بیابانها و گرداب دریاهاست

امام ، آب گواراى تشنگان و دلیل هدایت و نجات از هلاکت است

امام ، مانند آتشى در بلندى است که مردم از آن هدایت گیرند و گرمایى است که به آن خود را گم کنند.

امام ، راهنمایى است که آدمى را از مهلکه ها نجات بخشد که هر کس او را ترک کند در هلاکت گرفتار افتد

امام ، ابر بارنده و باران شتابنده و آفتاب فروزان و زمین هموار و چشمه جوشان و آب گاه و گلستان است.

امام ، امین رفیق و پدر مهربان و برادر شفیق و پناه بندگان در مصیبتهاى بزرگ باشد.
امام ، امین خدا در زمین و حجت پروردگار در بندگان و جانشین او در شهرهاست و داعى به سوى اوست و مدافع حرمش .

امام ، از گناه پاک و از هر عیب و نقصى منزه است.او مخصوص به علم ، و موسوم به حلم ، و حافظ نظام دین و عزت مسلمین ، و خشم بر منافقان و هلاک کافران است .

امام ، یگانه روزگار است که کس با او قرین نباشد و عالمى با وى برابرى نکند. چون او کسى نیست و نه بدلى دارد و نه مثلى و نه نظیرى

امام ، فضل و دانش را بدون کسب و تعلیم فراگیرد و خداوند وهاب علم را به او عطا کند.
پس چه کسى تواند امام را بشناسد و یا او را انتخاب کند؟
هیهات !هیهات !عقول مردم در این وادى سرگردان ، و اندیشه آنان از درک حقایق ناکام است.

امام علی از نگاه ادیان دیگر

 مقام امیرالمومنین ازنگاه ادیان دیگر 

  به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

اجماع

اجماع یعنی چه و اختلاف شیعه و سنی در اجماع چیست ؟

اجماع: این واژه در لغت به معنی عزم و قصدمقرون به تصمیم و یا به معنی اتفاق است. و در اصطلاح: بمعنای اتفاق خاص است، یعنی اتفاق صاحب‏نظران شرعی در حکمی میباشد. دانشمندان اصول اهل سنت، اجماع را یکی از ادلّه اربعه (کتاب، سنّت، عقل، اجماع) در استنباط احکام شرعی میدانند.

ادامه مطلب ...

شتاب در داوری

۱- روزی عمر به علی (ع) گفت: در داوری شتاب می کنی. علی (ع) در همان لحظه کف دستش را گشود و به عمر فرمود: چند انگشت در این دست است؟ عمر گفت: ۵ انگشت. علی (ع) فرمود: در پاسخ شتاب کردی. عمر گفت: نیاز به تامل نداشت. در نگاه اول آشکار بود که دارای ۵ انگشت هستی. علی (ع) فرمود: من نیز در حکم در مورد آنچه برایم آشکار است شتاب می کنم.

علی در یک نگاه

·        نام:                   علی

·        لقب:                 مرتضی

·        کنیه:                  ابوالحسن

·        نام پدر:               عمران ابوطالب

·        نام مادر:             فاطمه بنت اسد

·        تاریخ ولادت:         13/ رجب/ 30 عام الفیل

·        محل ولادت:        مکه مکرمه، خانه کعبه

·        مدت امامت:        30 سال

·        مدت عمر:            63 سال

·        تاریخ شهادت:       21/ رمضان/40 هجری

·        علت شهادت:       تحریکات قطام

·        نام قاتل:             عبدالرحمن بن ملجم

·        محل دفن:           نجف اشرف

·        فرزندان:              12پسر/ 16 دختر

                       

آیا مسلمانان از غفلت بیدار می‌شوند...

آیا مسلمانان از غفلت بیدار می‌شوند و آیا از تاریخ پند می‌گیرند؟

آیا مسلمین نباید همه بسوی کتاب خدا بازگردند و این تفرقه‌ای که کالبد اسلام را بشدت مجروح ساخته است از بین ببرند؟ آیا نباید عقلای اهل سنت و شیعه از نو دست به دست هم دهند تا از این اسلامی که دشمنانش در صدد نابودی آنند و شیعه و سنی برای آنان فرقی نمی‌کند دفاع نمایند؟ آیا هر دو گروه نباید در زمان حال زندگی کنند و برای مصلحت خود تلاش کنند؟ بجای اینکه در گذشته بسر ببرند و از کسانی که به ملاقات پروردگار خود رفته‌اند طرفداری نمایند؟ در حالی که آنان در گرو اعمال خود هستند؟!  

الطور: ٢١

«هر کسی در گرو کارهائی است که کرده است».

نمونه هایى دیگرازداورى على (ع )درعصرخلافت عثمان

-نجات زنى که همسر پیرمردى شده بود 

-حلّ مساءله پیچیده 

برای مشاهده این دو قضاوت جالب به ادامه مطلب بروید.

ادامه مطلب ...

نمونه هایى ازداوریهاى على (ع )در عصر خلافت خود

نمونه هایى ازداوریهاى على (ع )در عصر خلافت خود

قضاوت درباره دو نفر به هم چسبیده
تاریخ نویسان آورده اند، زنى در خانه شوهرش فرزندى زایید که (از کمر به پایین یک نفر بود) و از کمر به بالا دو بدن و دو سر داشت ، خانواده اش در مورد او تردید داشتند که آیا یک نفر است یا دو نفر، به حضور على (علیه السلام ) آمده و از این جریان سؤ ال کردند تا احکام او (مانند ارث و...) را بدانند.امیرمؤ منان على (علیه السلام ) فرمود:وقتى که او خوابید او را امتحان کنید به این نحو که یکى از بدنها و یکى از سرها را بیدار کنید، اگر هردو در یک زمان بیدار شدند، آن دو یک انسان است و اگر یکى از آنان بیدار شد و دیگرى در خواب بود، بدانید که دو شخص هستند و حقشان از ارث به اندازه دو نفر است .

حلّ یک مساءله ریاضى
عبدالرّحمن بن حجّاج  مى گوید: از ابن ابى لیلى شنیدم که مى گفت : امیرمؤ منان على (علیه السلام ) در حادثه اى قضاوت عجیبى کرد که بى سابقه است و آن اینکه :دو نفر مرد در مسافرت ، با هم رفیق شدند، هنگام غذا در محلى نشستند تا غذا بخورند، یکى از آنان پنج گرده نان از سفره خود بیرون آورد و دیگرى سه گرده نان ، در آن هنگام مردى از آنجا عبور مى کرد او را دعوت به خوردن غذا کردند، او نیز کنار سفره آنان نشست و از آن غذا خوردند، مرد رهگذر پس از خوردن غذا و هنگام خداحافظى ، هشت درهم به آنان داد و گفت : این هشت درهم را به جاى آنچه خوردم به شما دادم و از آنجا رفت ، آن دو نفر در تقسیم پول نزاع کردند، صاحب سه نان مى گفت : نصف هشت درهم مال من است و نصف آن مال تو. ولى صاحب پنج نان مى گفت : پنج درهم آن مال من است و سه درهم آن مال تو است . آنان نزاع و کشمکش ‍ خود را نزد على (علیه السلام ) آوردند و داورى را به او واگذار نمودند. على (علیه السلام ) به آنان فرمود:نزاع و کشمکش در اینگونه امور، از فرومایگى و پستى است ، صلح و سازش بهتر است ، بروید سازش کنید.صاحب سه نان گفت :من راضى نمى شوم مگر به آنچه حقیقت است و شما در این باره قضاوت به حق کنید.امیرمؤ منان على (علیه السلام ) فرمود:اکنون که تو حاضر به سازش نیستى و حقیقت را مى خواهى ، بدانکه حق تو از آن هشت درهم ، یک درهم است .او گفت :سبحان اللّه ! چطور، حقیقت اینگونه است ؟!.حضرت على (علیه السلام ) فرمود:اکنون بشنو تا توضیح دهم : آیا تو صاحب سه نان نبودى ؟.او گفت : چرا من صاحب سه نان هستم ؟.على (علیه السلام ) فرمود:رفیق تو صاحب پنج نان است ؟.او گفت : آرى . على (علیه السلام ) فرمود:بنابراین ، این هشت نان ، 24 قسمت (با توجّه به سه نفر خورنده ) مى شود  تو (صاحب سه نان ( هشت قسمت نانها را خورده اى و رفیق تو نیز هشت قسمت را خورده و مهمان نیز هشت قسمت را خورده است و چون آن مهمان هشت درهم به شما دو نفر داده ، هفت درهم آن مال رفیق تو (صاحب پنج نان ) است و یک درهم آن مال تو (صاحب سه نان ) است .آن دو مرد در حالى که حقیقت مطلب را دریافتند، از محضر على (علیه السلام ) رفتند.